جغرافی

درمورد مباحث علم جغرافیا

جغرافی

درمورد مباحث علم جغرافیا

بحثی پیرامون تعاریف ، مفاهیم وشرایط ایجاد مشارکت درجوامع روستایی

بحثی پیرامون تعاریف ، مفاهیم وشرایط ایجاد مشارکت درجوامع روستایی با تأکید بر الگوی شوراهای اسلامی

 

 

1ـ مقدمه :

 

 

یکی ازمهمترین عوامل رشد وتوسعه اجتماعی ــ اقتصادی یک جامعه به ویژه درجوامع روستایی ، نقش وحضور فعالانه مردم درکارها وفعالیت های مربوط به روستای خود است . بدون همیاری ومشارکت مردم ، توسعه مفهومی نخواهد داشت ، چرا که هرگامی که درراه رشد وتوسعه برداشته می شود ، باید با همراهی مردم انجام گیرد .

نگاهی گذرا به تاریخ سرزمین ایران ، به خصوص جامعه روستایی ، بیانگر مشارکت های گسترده وگوناگون مردم درزمینه های مختلف سیاسی ـــ نظامی واجتماعی ـــ اقتصادی و ... است . فرهنگ باستانی مانمونه های فراوانی ازمقوله های متعدد مشارکت وهمیاری درامور مربوط به مردم راداراست . درفرهنگ روستایی ایران روح مشارکت وهمیاری نقش برجسته ای درعرصه های اجتماعی داشته است . دربطن این فرهنگ غنی نمونه های متعددی  باتوجه به گوناگونی وتنوع اقلیمی کشور  از مشارکت درامور اقتصادی ــ اجتماعی  یافته می شود . احداث مساجد ، قنوات ، کاروانسراها و ... نمونه های روشنی ازعملکرد فرهنگ غنی مشارکت درجامعه مااست . علاوه براین ، شیوه های تولید وزندگی اجتماعی همراه با تنوع اقلیمی درکشورما ، اشکال مختلفی ازمشارکت درامور اقتصادی ــ اجتماعی رابه وجودآورده است . اشکال تولیدی بنه ، صحرا ، حراثه وهمچنین مشارکت وهمیاری مردم درلای روبی قنات ها وانهار و واکنش دسته جمعی مردم دربرابرحوادث طبیعی وجنگ وحمله دشمنان ازنمودهای عمده مشارکت درعرصه های اقتصادی ــ اجتماعی است .

سؤال اساسی درزمینه مشارکت روستاییان درشرایط کنونی این می تواندباشد که چگونه با وجود زمینه های غنی فرهنگی ومذهبی مشارکت که درتاریخ ایران وجوددارد، مقوله مشارکت درجوامع روستایی درحال حاضر دارای جایگاه چندان قوی نیست .

امروزه برنامه ریزی مشارکتی ، واژه ای جدید درادبیات توسعه است وشمارزیاد ی ازبرنامه ریزان وکارشناسان توسعه  به این دیدگاه تکیه می کنند . درچنین عرصه ای مانیز بایدتلاش کنیم تانظرات ودیدگاه های خود رادرزمینه مشارکت نظم بخشیم .دراین نوشتاردرخصوص مشارکت وبرخی مباحث مربوط به آن خواهیم نوشت .

بحثی پیرامون تعاریف ، مفاهیم وشرایط ایجاد مشارکت درجوامع روستایی با تأکید بر الگوی شوراهای اسلامی

 

 

1ـ مقدمه :

 

 

یکی ازمهمترین عوامل رشد وتوسعه اجتماعی ــ اقتصادی یک جامعه به ویژه درجوامع روستایی ، نقش وحضور فعالانه مردم درکارها وفعالیت های مربوط به روستای خود است . بدون همیاری ومشارکت مردم ، توسعه مفهومی نخواهد داشت ، چرا که هرگامی که درراه رشد وتوسعه برداشته می شود ، باید با همراهی مردم انجام گیرد .

نگاهی گذرا به تاریخ سرزمین ایران ، به خصوص جامعه روستایی ، بیانگر مشارکت های گسترده وگوناگون مردم درزمینه های مختلف سیاسی ـــ نظامی واجتماعی ـــ اقتصادی و ... است . فرهنگ باستانی مانمونه های فراوانی ازمقوله های متعدد مشارکت وهمیاری درامور مربوط به مردم راداراست . درفرهنگ روستایی ایران روح مشارکت وهمیاری نقش برجسته ای درعرصه های اجتماعی داشته است . دربطن این فرهنگ غنی نمونه های متعددی  باتوجه به گوناگونی وتنوع اقلیمی کشور  از مشارکت درامور اقتصادی ــ اجتماعی  یافته می شود . احداث مساجد ، قنوات ، کاروانسراها و ... نمونه های روشنی ازعملکرد فرهنگ غنی مشارکت درجامعه مااست . علاوه براین ، شیوه های تولید وزندگی اجتماعی همراه با تنوع اقلیمی درکشورما ، اشکال مختلفی ازمشارکت درامور اقتصادی ــ اجتماعی رابه وجودآورده است . اشکال تولیدی بنه ، صحرا ، حراثه وهمچنین مشارکت وهمیاری مردم درلای روبی قنات ها وانهار و واکنش دسته جمعی مردم دربرابرحوادث طبیعی وجنگ وحمله دشمنان ازنمودهای عمده مشارکت درعرصه های اقتصادی ــ اجتماعی است .

سؤال اساسی درزمینه مشارکت روستاییان درشرایط کنونی این می تواندباشد که چگونه با وجود زمینه های غنی فرهنگی ومذهبی مشارکت که درتاریخ ایران وجوددارد، مقوله مشارکت درجوامع روستایی درحال حاضر دارای جایگاه چندان قوی نیست .

امروزه برنامه ریزی مشارکتی ، واژه ای جدید درادبیات توسعه است وشمارزیاد ی ازبرنامه ریزان وکارشناسان توسعه  به این دیدگاه تکیه می کنند . درچنین عرصه ای مانیز بایدتلاش کنیم تانظرات ودیدگاه های خود رادرزمینه مشارکت نظم بخشیم .دراین نوشتاردرخصوص مشارکت وبرخی مباحث مربوط به آن خواهیم نوشت .

2ــ تعریف مشارکت : 

درارتباط با مشارکت تعریف های متعددی وجوددارد وعلی رغم ضرورت این مفهوم دربرنامه ریزی های اقتصادی ــ اجتماعی وبکارگیری آن دربرنامه های مختلف عمرانی وتوسعه ملی ، متأسفانه مفهوم این اصطلاح برای اکثر افرادی که آن را بکارمی برند به درستی روشن نیست ویا برداشت های مختلف وگاهی متضادی ازآن می کنند . علاوه برآن هریک ازمتخصصین بنابه تخصص خود سعی نموده اند به آن مفهوم خاصی ببخشند . برنامه ریزان اقتصادی با آن برخوردی اقتصادی ، مهندسان برخوردی اقتصادی ــ فیزیکی ودست اندرکاران اجتماعی آن رانوعی همبستگی ومساعی جمعی تلقی نموده اند .

مشارکت رابه طور کلی می توان ازدودیدگاه محدود ووسیع تعریف کرد :

   مشارکت درمعنی وسیع خود عبارت است ازایجادنوعی احساس همبستگی وتعلق وتلاش دسته جمعی میان افراد یک جامعه به منظور نیل به یک نظام عادلانه اجتماعی . دراین معنی ساخت سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی طوری تحول می یابد که به نیازها ، تقاضاها وآرمان های اکثریت محروم که به صورت گروه های متشکل وسازمان یافته درنیامده اند ونقش مهمی دراخذ تصمیمات ندارند ، بیش ازپیش پاسخگو می شود . مشارکت ازدیدگاه وسیع آن ، یک جنبش ویک نهضت غیرقابل برگشت وتغییربه منظور تجدید نظر درساختمان قدرت های سیاسی وتوزیع عادلانه ترامکانات وفرصت ها می باشد .

E   ازدیدگاه محدود ، مشارکت عبارت است از متشکل ساختن گروه های مردم ازمزایای اجتماعی به منظور تأمین برخی نیازهای آن ها ازطریق خودیاری است .

علاوه بردودیدگاه فوق تعاریف دیگری نیز ازمشارکت ارائه شده است که درزیر به برخی از آن ها پرداخته می شود .

مشارکت ازنظر لغوی بروزن مفاعله یعنی شرکت دوجانبه افراد برای انجام امری می باشد . به عبارت دیگر ، مشارکت یعنی شرکت کردن باهم ویا باهم شریک شدن .

فرنج لاز جامعه شناس معروف فرانسوی مشارکت راجریانی می داند که طی آن دودسته درایجاد طرح ها ، خط مشی ها وتصمیمات معین بریکدیگر متقابلا تأثیر گذاشته واین اثر فقط به تصمیمات  خاصی  محدود نمی شود . برخی نیز مشارکت را شرکت داوطلبانه وآزاد افراد درفرآیند توسعه می دانند . فرآیندی که دربرگیرنده ی تصمیم گیری ، اجرا،بازنگری وارزشیابی است .

 به طورکلی می توان گفت که مشارکت عمومی مردم درتوسعه اقتصادی ـــ اجتماعی ازجمله مفهوم هایی است که از زاویه های مختلف باتلقی ها وبرداشت های متفاوت با آن برخورد شده است، اما نقطه اشتراک تمامی دیدگاه ها دراین تعریف کلی نهفته است که مشارکت عامل اساسی وتعیین کننده درترویج فرآیند رشد درتمامی جوامع بشری اعم ازتوسعه یافته وغیرتوسعه یافته به شمار می رود ، به بیان دیگر مشارکت عمومی چیزی نیست که دیدگاه های مختلف باآن برخوردی منفی یاحذفی داشته باشند  . قبول مشارکت به عنوان یک ارزش برای همه درپیشبرد برنامه ها ، از بدیهیات است ولی دیدگاه ها درمورد اجزای تشکیل دهنده ومکانیزم وماهیت آن است که باهم اختلاف دارد .   

3ــ مشخصه های مشارکت :

از مشخصه های عمده درشناسایی وتعریف مشارکت دراموراجتماعی ــ اقتصادی خودانگیختگی واراده مردم به مشارکت است ، تنهادرچنین شرایطی است که مشارکت معنا ومفهوم اصلی خودرایافته وبه عنوان اهرمی خودکاردرراستای توسعه وآبادانی ، رشد وارتقاء به کار خواهد افتاد . خودانگیختگی واراده مردم باید به صورت مداوم وغیر مقطعی باشد وموجب حصول نتایج ملموس وعینی گردد . مشارکت گرچه مقوله ای اجتماعی است که ازعمل جمع ناشی می شود اما منافع فردی افراد مشارکت کننده را نیز درقالب یک هدف ملموس اجتماعی مدنظر دارد که چنانچه جزاین باشد به علت عدم وجود نفع اکثریت جامعه وبه لحاظ دربرگیرندگی نقطه نظرات اقلیتی ممتاز ، ازمشارکت به مفهوم واقعی بدور است .

ازمشارکت درادبیات ونوشته ها بیشتر جنبه سیاسی آن مدنظراست. مشارکت مردم درنهادهاوسیستم هایی که حاکم برزندگی آن هاهستند جزو حقوق اساسی بشر است وجهت تنظیم مجددقدرت سیاسی به نفع گروه های محرو م وبرای توسعه اقتصادی ــ اجتماعی ضروری است . مشارکت کانالی است که ازطریق آن مردم تضمین می کنند که درتصمیم گیری  مراحل مختلف فعالیت جامعه ونهادهای اجتماعی نقش مؤثری داشته باشند. قطعا مشارکت سیاسی فقط یک بعد ازمشارکت مردم درجهت رشد اقتصادی ـــ اجتماعی است . مشارکت ازهرنوع آن ، اگر دارای پایه های مردمی باشد ، شخصیت متکی به خود وروحیه تعاون رادرجامعه ایجاد می کند، یک گروه منسجم هنگامی که بامشکلات روبه رو می شود وبه صورت جمعی آن ها راازسرراه برمی دارد درخود احساس اعتماد به نفس وغرورنسبت به توانایی های گروهی  می کند .

4ــ اهمیت ونقش مشارکت دربرنامه ریز ی روستایی :

برنامه ریزی فرآیندی است که  بامعاینه وتشخیص مشکلات جامعه ،جدول بندی عملیاتی برای حل آن را می یابد تا به هدف تعیین شده اقتصادی ــ اجتماعی برسد . امروزه ضرورت برنامه ریزی برای تمامی کشورهای درحال توسعه آشکار شده است ولی نکته ی مهم دراین بین ، میزان ونحوه مشارکت مردم درنظام برنامه ریزی درتمام سطوح ( ملی ، منطقه ایی ومحلی ) است .

بانگاهی به فرآیند برنامه ریزی درکشورهای درحال توسعه ، مشخص می شود که دربسیاری ازموارد ، برنامه ریزی دراین کشورها بیشتر جنبه بوروکراتیک وتکنوکراتیک دارد ، برنامه ها را تنها نخبگان درک می کنند وتنها آن ها ، تصویب واجرا می کنند ومردم فقط درمنافع آن شریک هستند ، زیرا برخی از دولت ها فکر می کنند مردم آمادگی به دوش گرفتن مسؤولیت ها را ندارند وبعضی دولت ها هم تصور می کنند به دست آوردن حمایت مردم وقت گیر است ، درحالی که عده ای دیگر به ایجاد نهادهای رسمی جهت مشارکت اکتفا می کنند .

برنامه ریزی امری سازنده است ومی توان مدل های مختلف برنامه ریزی رابه صورت انتزاعی خلق کرد ویا طراحی نمود ولی آنچه که یک برنامه ریزی را واقعی وبهینه می سازد ، میزان اطلاع ازنیازهای سطوح پایین ومسا ئل ومشکلات واقعی آن هاست . دربند ب ماده 68قانون شوراهای اسلامی روستایی به این مورد اشاره وتأکید شده است« ارائه پیشنها د جهت رفع کمبودها ، نارسایی ها ونیازها به مقامات ذی ربط ، مقامات مذکور موظف به بررسی پیشنهادها وارائه پاسخ ، حداکثر ظرف دوماه ، به شورا هستند . درصورت عدم ارائه پاسخ درموعدمقرر ، مراتب برای پی گیری قانونی به اطلاع مافوق می رسد .» موضوع اطلاع از نیاز های سطوح پایین برای مشارکت مطلوب آن ها درجریان مشارکت دربندهای ج ، د ،ه ،و،ل،ن،س،ف، قانون شوراها مورد تأکید قرارگرفته است .

باتوجه به ساختار اقتصادی ــ اجتماعی کشور ما ، بهترین شکلی که می توان مشارکت روستاییان را دربرنامه ریزی و... جلب کرد نظام شورایی است. برگزاری جلسات عمومی روستاییان دربرانگیختن آن ها به حمایت وحفظ  ونگهداری وهمچنین مشارکت زیادآن ها دراجرای پروژه کمک مؤ ثری می نماید ، این مسأ له دقیقا درماده 16 آیین نامه اجرایی تشکیلات ، انتخابات داخلی وامورمالی شوراهای اسلامی روستا مشخص شده است که شورای اسلامی روستا هرگاه تشخیص دهد که درمورد موضوعی نیاز به نظر اهالی حوزه انتخابیه خودرادارد با تائید بخشدارذیربط می تواند اقدام به برگزاری جلسه عمومی باحضور اهالی نماید .

هنگامی که پروژه ای دریک ناحیه به انجام می رسد ، معمولا سؤالی که مطرح می شود این است که چه کسی باید تصمیم گیری نهایی درمورد تنظیم آن را به عهده گیرد . آیا ترتیب پیشنهادی مهندسان براساس اصول علمی ، نباید توسط روستاییان مورد بحث قرارگیرد  ؟ آیا مهندسان دربرابرسؤال های روستاییان صرفا باید به توجیه فنی کارخود بپردازند ؟آیا روستاییان نباید درمورد تعیین روش ومیزان پرداخت غرامت به کسانی که زمین شان درمسیر پروژه قرارگرفته است ، مشارکت داشته باشند ؟

5ــ مراحل مختلف فرآیند توسعه وبرنامه ریزی درنظام شوراهای اسلامی روستایی :

الف )مشارکت درتصمیم گیری :     

درگذشته روستاییان درهیچ یک ازانواع فرآیند های تصمیم گیری درسطوح ده ، بخش ، شهر وشهرستان و ... درکشور مشارکت نداشتند . ولی درحال حاضر با انجام انتخابات شوراهای اسلامی که دوره سوم آن است روستاییان به طورمستقیم ازطریق نمایندگان خود درمدیریت روستا نقفش مؤثر ومهمی دارند، این امر بافعال ترشدن دهیاران درروستا شتاب بیشتری گرفته است .

البته این نکته رانباید نادیده گرفت که دولت به عنوان قدرت مرکزی موتور حرکت دهنده ی مشارکت به خصوص درمناطق روستایی است وبدون حمایت دولت مشارکت درسطح روستا امکان پذیرنخواهد شد.

مردم به خصوص قشر پایین روستا راباید باتوجه به شرایط زمانی ومکانی سازماندهی نمود وآن هارابه اشکال مختلف درتصمیم گیری درمورد پروژه ها دخالت داد. چرا که نبود یک برنامه ریزی وروش مناسب جلب مشارکت منجر به بی علاقگی مردم ویاحتی دورنگهداشتن آنان می گردد، بادخالت ندادن مردم درامور مربوط به خودشان نه تنها به آن هاکمک نمی شود بلکه ممکن است موجبات نارضایتی آن ها راهم فراهم کرد .

سؤال اساسی دراین مورد این است ، که آیا برای برنامه ریزان میسراست که درمورد مسا ئل مربوط به روستا باتک تک اهالی مشورت وآن ها رادرتصمیم گیری خود دخالت دهند ؟ جنین کاری به دلیل وقت گیر بودن و... امکان پذیرنیست ، ولی به راحتی امکان مذاکره با اعضای شورای اسلامی روستا که نماینده قانونی ودراین حال ازمعتمدین روستا هستند وجوددارد واین شوراها هستند که با کسب نظرات اهلی آن ها رابه متولیان امرمنتقل می کنند .

اکثریت انیشمندان توسعه براین باورند که مشارکت مردم درتصمیم گیری محوراصلی راهبرد جدیدتوسعه است وبه این واقعیت رسیده اند که این مردم هستند که تعیین می کنند ، توسعه چیست ، اجزای آن کدامند ؟ وبدون مشارکت آن ها توسعه برای مردم میسر نخواهد شد وبه قول راف دیاز «ماباید کوله بارسنگین خود راکه پرازچارچوب های نامناسب برنامه ریزی منطقه ای وشیوه های مختلف اند راکناربگذاریم وآماده باشیم که واقعیت راازطریق تماس مستقیم با گروه های ذینفع بویژه آن هاکه تهیدست ترین اقشارجامعه هستند بشناسیم » . مهمترین عامل درکاربرنامه ریزی همکاری مردم درتمام سطوح است واین همکاری باید ازطریق شوراهای اسلامی روستا سازماندهی وتقویت شود تامردم روستایی با درک  مزایای مشارکت ومدیریت مشارکتی ازطریق مدل والگوی شورایی نسبت به حضور فعالانه چهره های شاخص وکارآمد درصحنه انتخابات شوراها ترغیب شوند .

ب ) مشارکت دراجرا :

هرطرح وپروژه ای که درروستاها اجرا می شود متضمن اهدافی است که با اجرای پروژه به آن ها می توان رسید واز طرف دیگر، پروژه های عمرانی وفرهنگی بدون درک نیاز روستاییان نمی توانند به اجرا درآیند . یا به عبارت دیگر نقطه یانقاط مشترکی بین هدف پروژه ونیازمردم درصورتی قابل انتظاراست که تطابق بیشتری بین نیاز های مردم وهدف پروژه وجود داشته باشد .  این که اجرای پروژه تاچه حد دررفع نیازهای مردم روستا نقش دارد وروستاییان چه نقشی درتصویب وتعیین مشخصات پروژه داشته اند ، تعیین کننده رابطه وتأثیر مشارکت روستاییان درمرحله اجرای پروژه است .

اجرای طرح هایی که بازندگی مردم سروکاردارند بدون کسب نظرات مردمی که طرح برای آن ها به اجرا درمی آید ودخالت دادن نظرات آنان درتعیین کم وکیف طرح ها  امکان پذیر نیست ، چراکه اگر درمرحله تصمیم گیری برای طرحی روستاییان مورد توجه قرارنگیرند ، مطمئنا درمرحله اجرای طرح نیز نباید انتظار هیچ کمکی از آن هاراداشت .

پذیرش طرح توسط روستاییان یکی دیگرازنتایج واثرات مشارکت داشتن آن هادراجرای طرح است . جریان قابل پذیرش کردن طرح برای روستاییان درحقیقت اقناع مردم نسبت به هدف های مفید طرح وبرداشتن ابهام ها دررابطه بااجرای طرح است ، به گونه ای که روستاییان اعتبارودرستی اجرای طرح را کاملاقبول  کنند .

تجربه معمول مشارکت مردم دراجرای پروژه های روستایی به شکل ارائه کاررایگان وداطلبانه ونظایرآن بوده است . دراکثر مواردتنها دارایی اقشارروستایی نیروی کارارزان آن هاست که ازآن ها خواسته می شود تا این دارایی را به رایگان درمیان بگذارند ، این درحالی است که بیشترین بهره ازپروژه های روستایی نصیب خودروستاییان می شود ، به همین سبب محدود کردن مشارکت روستاییان قط به کاررایگان آن ها دراجرای پروژه غیرمنطقی است ، شکل دیگر،  مشارکت دراجرا، تعمیر ونگهداری این پروژه ها پس ازتکمیل است . نگهداری نکردن ازپروژه های روستایی  طول عمر مفید آن هاراکاهش می دهد ،  درهمین راستا یکی ازوظایف شوراهای روستایی  مشارکت درحفظ ونگهداری پروژه هاست ، امری که دربند  « و » ماده 68قانون شوراها ذکر شده است .

تأثیر مشارکت مردم درتسریع اجرای طرح ها رامی توان ازمقایسه پروژه هایی که مردم میزان مشارکت کمتری داشته اند باپروژ ه هایی که میزان مشارکت بیشتری داشته اند درک نمود ، طبیعی است ، هنگامی که مردم برای اجرای یک پروژه درتأمین اعتبار ، نیروی انسانی ، مصالح ولوازم و... مشارکت دارند زمان اجرای آن رادررابطه مستقم با منافع خودمی بینند وبه همین دلیل سعی می کنند  اجرای پروژه هارازودتر به اتمام برسانند وپروژه سریع تر به بهره برداری برسد .

کوتا شدن زمان اجرای پروژ ه ها درکاهش هزینه های طرح وهمچنین رفع فوری نیازهای روستاییان مؤثر بوده وطولانی شدن زمان اجرای طرح ها ، موجب  بوجود آمدن زمینه های فکری نامناسب برای سایر طرح هاست وروستاییان رابادلسردی مواجه می سازد .

ج ) مشارکت درارزشیابی :

ارزشیابی طرح ها وپرژ ه های توسعه روستایی ازجنبه های مختلف باید مورد توجه قرارگیرد، این ارزشیابی به بازنگری ، جمع آوری وپی گیری اطلاعات مربوط به نهاده های پروژه وهدف ها وشرایط وفعالیت های تکمیلی برای موفقیت پروژه بازمی گردد . مشارکت مستقیم مردم درارزشیابی پروژه ها موجب کاهش سؤمدیریت منابع دریک پروژه خواهد شد واین خود باعث احساس مسئولیت درپروژه می شود واثربخشی طرح هاراافزایش می دهد .

بدون مشارکت روستاییان اثربخشی طرح هاوپروژه هاپایین می آید وچه بسا ممکن است ثمرات آن ها نصیب گروه های مورد بررسی نشود .

مشارکت بهره وران طرح هادرارزشیابی  به شرایط زیربستگی دارد:

E   چگونگی وحدود مشارکت درارزشیابی پروژ ه ها به نظام اجتماعی وسیاسی حاکم برکشورها بستگی دارد ، زیرا ایجادفضای مناسب برای مشارکت  بهره وران دریک نظام اداری متمرکز باید بیش ازآن چه که درنظام های برنامه ریز غیر متمرکز کوشش می شود ، باشد .

E   مشارکت اگر درمرحله برنامه ریزی واجرای طرح صورت پذیرفته باشددرمرحله ارزشیابی نتایج سودمندی به بار خواهد آورد .

مشارکت درارزشیابی می تواند به دوصورت تحقق یابد ، به صورت مستقیم خودبهره وران درآن مشارکت داشته باشند ویا به طور غیرمستقیم نمایندگان آنان دررده های بالاتر به ارزشیابی بپردازند . نهاد شوراهای اسلامی روستایی می تواند ، چنین وظیفه ایی رادرروستاها به خوبی انجام دهد .

داشتن نظام ارزشیابی مشارکتی نیاز به یک سری آموزش های خاص درزمینه روش های جمع آوری وارائه اطلاعات ، شناخت طرح و ... دارد که اغلب به دلیل این مسائل ومشکلات است که چنین امری اجرا نمی گردد .

 6ــ شرایط سیاسی مشارکت :

نظام برنامه ریزی چه درسطح محلی یا ملی رابطه مستقیمی با نظام حکومتی وشیوه اداره کشور دارد . چنانچه جامعه ای دارای نظام حکومتی استبدادی ومتمرکز باشد طرح نظام مشارکتی وبرنامه ریزی غیرمتمرکزمفهومی نخواهدداشت . دخالت وسیع وبی حد ومرز یک گروه اقلیت یا یک فرد درتصمیم گیری های سیاسی ــ اقتصادی وکلیه امور کشور بطور خیلی جدی زمینه های دموکراتیک ومشورتی راکمرنگ ویا ازبین خواهد برد . بنابراین شرط وجود مشارکت آن هم درسطوح محلی وروستایی وجود نظام سیاسی دموکراتیک ونظام برنامه ریزی غیرمتمرکز است ، علاوه برآن به منظور برقراری نظام مشارکتی منطقی درروستاها باید تغییراتی درساختارسیاسی ــ اقتصادی روستاها بوجود آورد تابتوان نهادمشارکتی مناسبی طراحی وبه مورد اجرا گذاشت . شرایط ایجاد این کار باپیروزی انقلاب اسلامی وتحقق جمهوری اسلامی ومردم سالاری دینی ودخالت هرچه بیشتر مردم درسرنوشت خودشان ازطریق انتخابات شوراهای اسلامی به نحو مناسبی برای تحقق مشارکت بوجود آمده است . درشرایط کنونی این وظیفه ی مسؤولین است که بامطالعه وفراهم سازی بسترهای مناسب زمینه رابرای مشارکت بهتر وبیشتر وآگاهانه مردم روستاها ، درانتخابات شوراهای اسلامی فراهم آورند ، چراکه وجود بعضی قدرتمندان محلی وبرخورداری آن ها ازپایگاه اجتماعی ــ اقتصادی درروستا ها گاه می تواند مانع عمده ای درراه مشارکت طبقات محروم روستایی درنظام مشارکتی وتصمیم گیری گردد که توجه به این امر ازاهمیت فوق العاده برخورداراست . برای سوق دادن مردم به طرف مشارکت درکارها وواداشتن آن هابه همکاری اقتصادی ــ اجتماعی وسیاسی راه های مشخصی وجود دارد که ازوظایف دولت هاست که به آموزش توأم با کارونظارت وراهنمایی مسؤولانه وتأمین اعتباردراین زمینه بپردازند واین ازوظایف اصلی وزارت کشوراست که به طورجدی دراین امور ورود پیداکند ودرامرشوراها آموزش رادرسرلوحه ی کارهای خودقراردهد.

7ــ شرایط اقتصادی مشارکت :

شرایط اقتصادی ازجمله عوامل مهم بیرونی درتحقق مشارکت درجوامع است . بنای ساختمان مشارکت مردمی مبتنی برنظام اقتصادی است که درآن شکاف طبقاتی بین اقشارمردم چندان عمیق وزیاد نباشد ، مکانیزم مشارکت به عنوان یک جریان وفرآیند همه گیر وهمه جانبه نیازمند استقرار آن درفضایی به دورازتعارضات وجریانات سیاسی ومناسبات اقتصادی ناسالم است .

جذب مشارکت های مردمی درطرح های عمرانی واقتصادی بستگی زیادی به امکانات وتواناییهای اقتصادی مردم دارد . دروستاهایی که ازنظراقتصادی وامکانات رفاهی در پایین ترین درجه محرومیت قرار دارند نمی توان انتظاری جهت همکاری ومشارکت اقتصادی داشت .

مشارکت درسطوح پایین و محلی زمانی امکان پذیراست که درسطوح محلی ومنطقه ای منافع ومصالح محلی به طور عادلانه درنظرگرفته شود . فقراقتصادی توده های روستایی والگوهای نابرابرمالکیت زمین وعدم سازمان یافتگی فقرای روستایی درجهت حل مسا ئل اقتصادی شان ازدیگر موارد وعوامل نامناسب محیط اقتصادی برای انجام عملیات مشارکت است . اکثر طرح ها وپروژه های انجام شده دربسیاری ازکشورها ، عامل فقراقتصادی رایکی ازموانع عمده مشارکت مردم  می دانند ، علاوه برآن فقر ومحرومیت گروه های روستایی منجر به کم رنگ شدن اثرات تلاش های آن ها وکم شدن میزان دخالت وشرکت آنان درتصمیم گیری واجرا می گردد .

بنابراین جریان مشارکت علاوه بر مساعد بودن زمینه اقتصادی ، می تواند با اجرای طرح ها وپروژه های عمرانی درروستا موجب تقویت بنیه اقتصادی مردم روستا گردد . نقش دولت درتحقق چنین هدفی ازاهمیت بالایی برخورداراست ، نمونه بارز چنین سیاست مشارکتی رامی توان جنبش ساموئل آندونگ درجمهوری کره نام برد که جهت بسیج روستاییان به منظور تجدید بنای روستاها طرح ریزی گردیده است وتأثیر چنین جنبش وحرکتی منجر به بوجودآمدن تحولات عمیقی درروستاهای جمهوری کره گردید به گونه ای که درسال 1947درآمد پولی خانوارهای روستایی ازدرآمد مزدبگیران شهری بیشترشد .

8ــ عوامل وشرایط اجتماعی وفرهنگی تحقق مشارکت های مردمی :

عامل اجتماعی وفرهنگی ازدیگر عوامل مؤثر درمشارکت می باشد . مشارکت بادرنظر گرفتن فاکتور اجتماعی وپایگاه مردمی انسان ها ، منجر به ایجاد شخصیتی متکی به خود واستوار وروحیه تعاون وهمکاری کننده درافراد جامعه می گردد . مشارکت پدیده نوین وجدیدی نیست بلکه شرکت مردم درجهت کمک به یکدیگرموضوعی قدیمی و ازجمله جنبه های مثبت واصلی مشارکت است که باعث رشد توانایی های انسان ، ارتقاء منزلت آدمی  ومسؤول ساختن افراد درباروری نیروی تصمیم گیرنده وعمل کننده می شود . وقتی مردم یک جامعه آموخته باشند بایدبه صورت منسجم مشکلات خودراازسرراه بردارند ، احساس اعتمادبه نفس وغرور نسبت به توانایی های گروهی خود ، درحرکت جمعی خواهند کرد .

به طور کلی برخی گروه های فشارمحلی وجوددارند که نماینده منافع افراد قوی ویااکثریتی هستند که تشکیلات محلی راتضعیف ویا ندرتأ تقویت می کنند، به خصوص زمانی که حفظ منفعت اقلیت محروم وفقیر روستا مطرح باشد . علاوه بر شرایط اجتماعی وفرهنگی  برخی شرایط کلی نیز برای مشارکت وجود دارد که می توان به شکل زیر تقسیم بندی نمود :

1ـــ انتخاب بهینه فعالیت:

اگر گزینش مطلوب فعالیت ها باساخت وبافت زندگی مردم منطقه ای که فعالیت درآن منطقه اجرا می شود سازگاری نداشته باشد ، انتظار هرگونه مشارکت ازسوی مردم وشوراهابیهوده است ، به همین سبب تطبیق فعالیت باخصوصیات ونیازها وبافت اجتماعی وفرهنگی ــ اقتصادی منطقه اهمیت بسیاری درجلب میزان مشارکت مردم ایفا ء می نماید . زمانی که مردم تجانسی بین فعالیت ونیازهای خود احساس نکنند ، جلب مشارکت آن هاباموانع زیادی روبه رو می شود .

2ــ تعیین زمان مناسب :

هرگونه مشارکتی که درانجام یک فعالیت موردنیازباشد ، زمان مناسب خودرامی طلبد . تشخیص این زمان مناسب ، با توجه به مشارکتی که انتظار می رود تغییر می کند ، اگر درانجام فعالیتی به مشارکت نیروی انسانی نیازمندیم ، باید زمان اجرای کار رابااوقات فراغت مشارکت کنندگان تطبیق دهیم ویا اگربه مشارکت مالی احتیاج است ، باید زمان جلب مشارکت مالی بازمان برداشت محصول وفروش آن توسط روستاییان که ازلحاظ مالی وضعیت خوبی دارند مصادف باشد تانتیجه ی مطلوب را کسب کرد . عدم توجه به عامل زمان ، مشارکت را با مشکل مواجه می کند .

3ــ تشخیص مناسب نوع ومیزان مشارکت :

تعیین میزان مشارکت مردم دراجرای یک فعالیت ونوع این مشارکت باید درهماهنگی کامل با توانایی ها واستعدادهای مردمی باشد که مشارکت آنان درانجام فعالیت مورد نظر است ، سطح سواد ، تخصص ، آگاهی مردم وتوانایی های مالی آن ها ازشاخص های تعیین کننده وشرط اصلی واساسی جلب مشارکت است .

4ــ جامعیت فعالیت :

از دیگر شروط اساسی جلب مشارکت درانجام یک فعالیت ،تأمین عدالت اجتماعی وبهره مندی گروه های بیشتری ازمردم یک منطقه ازنتایج حاصل ازاجرای فعالیت هاست .هرچه شمول افراد وگروه هایی که ازحاصل کار استفاده می کنند بیشترباشد ،امکان جلب مشارکت آنان به انجام فعالیت بیشتر خواهد بود. تجربه نشان داده است که احساس تعلق اقشارپایین جامعه درانجام اموراگرباآگاهی وتفاهم باشد ،به مراتب بیشترازدیگرگروه های جامعه است . بازتاب سازنده ومثبت این دلبستگی درمقوله مشارکت ، درگروانتخاب فعالیت هایی است که بهره مندی شماربیشتری ازمردم یک منطقه رادرپی داشته باشد ومنافع گروه های ویژه ایی ازجامعه رادنبال نکند . بنابراین یکی ازشروط اساسی جلب مشارکت مردم دریک فعالیت ، گسترش هرچه بیشتردامنه بهره مندی اقشارمختلف ازنتایج اجرای آن است .

5ــ برنامه ریزی ، سازماندهی وکنترل :

مشارکت مقوله ایی اجتماعی است که اگربرخوردی سنجیده با آن نشود ، موجب تصعیف آن می گردد .برای جلوگیری ازچنین امری باید مشارکت رادرقالب یک سازماندهی مناسب برنامه ریزی ، طراحی واجراکرد . برنامه ریزی وسازماندهی مشارکت فرایندی است که ازمطا لعه وشناخت مشارکت شروع می شود وپس از طی مراحل انتخاب ، تعیین شرایط زمانی ومکانی ، تأمین امکانات اجرایی ،سازماندهی وتلفیق وتعیین سهم دولت ومردم دراجرای فعالیت ، درپایان به کنترل وارزشیابی ختم می گردد . هرچند مشارکت دربرخی موارد دارای سازماندهی خودجوش است ولی اگر قراراست که مشارکت درامور به عنوان اهرمی درتوسعه ملی ومنطقه ای به کاررود، توجه دقیق برای سازماندهی وبرنامه ریزی به منظور جهت بخشیدن به آن ازاهمیت وضرورتی انکارناپذیربرخورداراست .

6ــ بهره برداری ازفعالیت :

فرایند مشارکت دریک فعالیت ، بااتمام آن ازلحاظ فیزیکی واجرایی خاتمه نمی پذیرد بلکه حفظ ونگهداری وبهره برداری مطلوب ومتناسب با هدف فعالیت واستمرار نتایج حاصل ازآن ازدیگر شروط اساسی مشارکت بشمارمی رود . شاید بتوان ادعا کرد که بهره برداری ازیک فعالیت مشارکتی، ازاجرای آن بااهمیت تر است ، به همین علت ضرورت دارد که شورا های اسلامی نسبت به  مشارکت درنگهداری وحفظ پروژه های مشارکتی درروستا توجیه وترغیب شوند .

پیشنهادات :

 

1ــ دخالت خودجوش عناصر محلی درفرایند توسعه وتحرک بخشیدن به منابع بومی برای نیل به توسعه ملی ومحلی ، زیزبنا وشالوده نگرشی راتشکیل می دهد که ازآن می توان به عنوان "توسعه مشارکتی " یاد کرد، اعتقاد به چنین عقیده ای خودبه خود طراحان ،برنامه ریزان ودست اندرکاران سیاست ها وپروژه های توسعه رابه پی ریزی واجرای رهیافت های جلب وبکارگیری نیروی انسانی ومنابع بومی درتوسعه روستایی ملزم می سازد ، الگوی شورایی وانتخاب شوراهای اسلامی باتوجه به اصول 6،7،100تا106قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران افق روشنی رادراین زمینه فراهم می کند ،استفاده ازظرفیت شوراها درفرایند مشارکت امری انکارناپذیراست که باید برنامه ریزان به آن توجه کنند .

2ــ از آن جاکه آموزش به انواع مختلفی چون :آموزش اتفاقی بدون هیچ برنامه ریزی خاص، آموزش غیررسمی ، آموزش رسمی و... تقسیم می شود ،باید سعی شود دربرنامه های آموزش شوراها بااستفاده ازبهترین نوع آموزش وباابزاروتجهیزات مناسب وازطریق اجرای برنامه هایی چون ایجاد الگوی ترویجی مناسب شوراهای روستایی ،بازدیدهای ترویجی شوراها ،انتخاب وگزینش شوراهای نمونه براساس معیارها وملاک های علمی ومدون وسنجش نیازهای آموزشی شوراهانسبت به هدایت وحمایت شوراهای اسلامی به عنوان الگویی جدید ونوپا درتوسعه مشارکتی کمک کرد تاشوراهای روستایی با برخورداری از آموزش های مناسب بتوانند به همراه مردم روستایی نقش مؤثری رادرروند رشد وتوسعه جوامع روستایی بردارند .

3ــ ایجاد فرهنگ مشارکت در هرجامعه ای نیازبه هزینه های مالی نیز دارد . بی شک دولت بدون صرف هزینه های کافی درایجاد مشارکت ازطری شوراها ی اسلامی موفق نخواهد بود ، روستایی که به عنوان شوراانتخاب می شود براساس قانون شوراها وظایفی برعهده دارد که پی گیری اصولی این وظایف شاید بخش عمده ایی ازوقت زندگی اورابگیرد ، به همین علت اگر دولت نتواند به طریقی حداقل بخشی ازهزینه های شوراهاراتأمین کند ، نباید مشارکت مطلوبی راازشوراها انتظار داشت  .

4ــ تربیت  کادر لازم برای تحقق فلسفه مشارکت دربرنامه های عمرانی ازخط مشی های اولیه برنامه های آتی کشور باید باشد . وزارت کشور به عنوان متولی امر شوراها باید ضمن استفاده ازتجارب کشورهای دیگر درزمینه مدیریت محلی وروستایی وتجربیات شوراهای اسلامی درزمان جهاد سازندگی سابق سعی کند باتربیت کادری مجرب ومدیر واجرای برنامه های تحقیقاتی ومطا لعات کاربردی توسط محققین واهل فن ، چاپ وانتشار مجلات ونشریات اختصاصی مناسب برای شوراها ، شوراها رادرامرایجادمشارکت ومدیریت ثمربخش روستاهایاری کند .

نباید فراموش کرد که باتوجه به معنای گسترده ی مشارکت باید دولت دربرنامه های کلی وکلان خود ضمن هماهنگ نمودن امور مربوط به مشارکت درتمامی سازمان ها وادارات تأکید خاصی برروی مشارکت به عنوان مقوله ای مهم وضروری درتوسعه کشور داشته باشد ونمی توان تحقق مشارکت رافقط ازوزارتخانه یا نهادی خاص وبرای اموری مشخص، داشت ، بلکه مشارکت درتمام امور ووظیفه تما م نها دهاووزارتخانه هااست وبرای آن باید همه بسیج شوند .

منابع مورد استفاده :

1ــ برنامه ریزی درسطح محلی وتوسعه روستایی ، ترجمه عباس مخبر ، سازمان برنامه وبودجه 1365.

2ــ نظارت وارزشیابی توسعه روستایی ،تجربه هایی ازآسیا ،ترجمه سعید کیاجوری ، سازمان برنامه وبودجه سال1366.

3ــ مشارکت ، حسین مالکی ، تهران ، 1369.

4ــ مجموعه مقالات کنفرانس مشارکت ، دفترمرکزی جهادسازندگی ،سال1365.

5ــ نگرشی برمقوله مشارکت مردم ، کمیته بررسی مشارکت مردمی ، سازمان برنامه و بودجه سال1366.

6ــ تحلیل مقدماتی ازطریق مشارکت ،دفترامورمناطق ، سازمان برنامه و بودجه سال1366.

7مشارکت وتجهیز مردم دربرنامه هایپیشرفت اقتصادی ــ اجتماعی ،مدیریت بهداشت ورفاه اجتماعی ،سازمان برنامه وبودجه.

8ــ مباحثی درمشارکت واحد امورشوراهاوبسیج دفترمرکزی جهادسازندگی سال1358.

9ــ مشارکت مردم درفعالیت های اقتصادی ، تحلیلی برمفاهیم وروش ها ،پایان نامه کارشناسی ارشد،حسین دری نوگورانی ، دانشگاه امام صادق (ع)سال 1369.

10 ــ توسعه منطقه ایی ، روش های نو، ترجمه عباس مخبر ، انتشارات سازمان برنامه وبودجه سال1368.

11ــ راهبردهایی برای گسترش سازمان های خودیاری ویژه محرومان روستایی ، ترجمه دوست فاضلم حمیدرضازرنگار ،انتشارات صالحان روستا1374.

12ــ بحثی پیرامون ضرورت واهمیت تشکیل صندوق اعتبارات روستایی ، رسول جهان دوست ،ماهنامه علمی جهادشماره های 184و185سال1375.

13ــ نقش خانوارهای روستایی وتخصیص منابع درتوسعه ازدیدگاه اکوسیستم ها ، غلام حسین صالح نسب ورسول جهان دوست ، ماهنامه علمی جهاد شماره های 172تا175سال1374.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد